کد مطلب: 137813 تعداد بازدید: ۵۹

مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(س) بابل:

باور به معاد، مبتنی بر حقیقت روح است

یکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۳۹:۱۱
مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(س) بابل گفت: باور به معاد، مبتنی بر این است كه در انسان، حقیقتی وجود دارد، كه با متلاشی شدن و فنای بدن، از بین نمی‌رود.

فاطمه پور مهدی، مدیر مدرسه علمیه تخصصی حوزوی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بابل، در جمع طلاب این مدرسه با ارائه مقاله‌ای با عنوان «مبانی معاد باوری در قرآن با تأکید بر نظرات آیت الله مصباح یزدی(رحمه الله علیه)» اظهار کرد: اعتقاد به زنده¬شدن پس از مرگ ظاهری و حیات دوباره، نه تنها ریشه در فطرت انسان دارد، بلکه سرلوحه¬ی برنامه¬های فرهنگی و تبلیغی پیامبران الهی قرار داشت؛ در پرتو بینش معاد¬نگری درمی¬یابیم که همه حیات، در زندگی چند روزه دنیا خلاصه نمی¬شود، بینش معاد¬نگری اقتضا می‌کند دریابیم حیات دنیا، گوشه¬ای از حیات بشری است که در پیش داریم، اگر همه حیات در دنیا خلاصه بود، عدل و حکمت الهی مخدوش می شد.
وی بیان کرد: برای معادباوری، دو کاربرد خاص و عام وجود دارد، منظور از اصطلاح خاص، ایمان و اعتقاد به ادامه¬ی زندگی انسان پس ازمرگ و پاسخگو بودن در قبال اعمال و در نهایت متنعم شدن نیکوکاران و صالحان از نعمت¬های بهشتی، و برخورداری بدکاران و گناهکاران از عذاب الهی است، اما معادباوری در اصطلاح عام، ایمان و اعتقاد به بازگشت همه¬ی مخلوقات اعم از بی¬جان و جاندار به سوی خداوند است.
پور مهدی خاطرنشان کرد: در باب معاد و زندگى پس از مرگ، دو نوع جهان‌بينى وجود دارد، اول آن‌که پس از مرگ، همه چيز تمام مى‌شود؛ اما بر پايه ديگرى، انسان پس از مرگ براى هميشه باقى مى‌ماند؛ فلسفه دين و ارسال رسل اين است كه انسان متقاعد شود زندگى دنيا اصل نيست، بلكه مقدّمه‌اى براى سراى ديگر است.
وی خاطر نشان کرد: از آنجا كه معادباورى، نقش سازنده و بسزايى در پرورش انسان‌هاي متعالى دارد، دراین جستار سعى شده به مبانی معادباورى پرداخته شود تا با پرداختن به نقش تربيتى آن و تاثیراتش بر اصول و مبانی اخلاقی، حیات دنیوی انسان و...، شاهد جامعه‌اى سالم و متكامل باشيم.  
استاد حوزه تأکید کرد: باور به معاد، مبتنی بر این است كه در انسان، حقیقتی وجود دارد، كه با متلاشی شدن و فنای بدن، از بین نمی‌رود؛ زیرا معنای معاد زنده شدن دوباره هر فردی در رستاخیز است و تا ابد زنده خواهد بود، پس بین این انسان و انسانی كه در آخرت زنده می‌شود «هوهویّت» و «این‌همانی» برقرار است.
وی تصریح کرد: بخش عمده‌ای از سخنان پیامبران و بحث¬ها و جدال¬های ایشان با مردم، اختصاص به موضوع معاد داشت، اکثر مردم، سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل، نشان می‌دادند؛ علت این سرسختی را از نظر آیه الله مصباح، می‌توان در دو عامل، یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس و دیگری عامل مختص به موضوع معاد، یعنی میل به بی‌بندوباری و عدم مسئولیت خلاصه کرد؛ چراکه اعتقاد به قیامت و حساب، پشتوانه نیرومندی برای احساس مسئولیت پذیری، محدودیت‌های رفتاری و خودداری از ظلم و گناه است و با انکار آن، راه برای هوسرانی¬ها، شهوت¬پرستی‌ها و خود¬کامگی‌ها باز می¬شود.
پور مهدی اذعان کرد: یکی از راه‌های مبانی معادباوری، اعتقاد به روح است؛ روح بر موجودی اطلاق می‌شود كه حیات و شعور دارد و موجودی است مخلوق و بر موجودات فاقد شعور اطلاق نمی‌گردد؛ روح از سوی خداوند برجسم انسان دمیده شده وهرگز مرگ و نابودی به سراغش نمی ‌آید.