شاگرد علامه حسن زاده آملي(ره):
برای خدا خواند، برای خدا نوشت و برای خدا درس داد
شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۸:۴۸
حجت الاسلام والمسلمين حسن رمضاني، از شاگردان علامه حسن زاده آملي(رحمه الله عليه)، در مراسم دومين پيش نشست همايش ملي علامه حسن زاده آملي(رحمه الله علیه) كه با همكاري حوزه علميه خواهران مازندران، بنياد ملي نخبگان استان مازندران و دانشگاه علوم پزشكي استان مازندران با موضوع عوامل تكون شخصيت حضرت علامه برگزار شد، اظهار كرد: چه عواملي دست به دست هم داد تا شخصيتي همچون حسن زاده آملي به عرصه رسيد؟ هر كسي ذات و استعدادي دارد، ما همه را انسان و حيوان ناطق مي دانيم و بر حسب ظاهر گمان مي شود كه همه در يك شرايط و خصوصيت هستيم، اما اينطور نيست، هر فردي يك قابليت و يك لياقتي دارد كه ذاتي او است.
وي ادامه داد: چه شخصيتي بالاتر از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) كه انسان در محضر ايشان باشد و كلام ايشان رو بشنود؟ اين بالا ترين توفيقي است كه ممكن است براي انسان دست بدهد، اما آيا هر كسي مي تواند از اين توفيق بهره بگيرد؟ ابوجهل ها و ابولهب ها و ... در محضر ايشان بودند، يكي به عنوان كاتب وحي، يكي به عنوان صحابي رسوالله و ....؛ همگان از محضر ايشان در يك حد استفاده نبرده اند، هر كس به حسب قابليت و لياقت خودش از امكانات و زمينه ها بهره مي گيرد.
وی ادامه داد: علامه همواره مودب بودند، حجب و حيا داشتند و عفيفانه زندگی کردند، ایشان از ازل چنين استعدادي را داشتند اما چيزي كه در تكون شخصيت علامه تاثير زيادي داشت اين بود كه جز خدا و جز عمل براي او هدفي نداشت و کارهایش دنيا زده نبود و رنگ خدايي گرفته بود، هر كس براي خدا عملي انجام دهد او را بزرگ مي خوانند، اينها در عالم ملكوت بزرگ هستند و عظمت دارند.
در ادامه حجت الاسلام ولمسلمين سيد يدالله يزدان پناه از شاگردان علامه حسن زاده(رحمه الله عليه) بيان كرد: طينت اوليه انسان ها را پدر و مادر شكل مي دهند و نفخت فيه من روحي كه خداوند فرمود را از كانال پدر و مادر به انسان مي دهند.
وي ادامه داد: حضرت علامه پدر بزرگ، پدر و مادر بسيار بزرگواري داشتند؛ نيت مادر، فكر مادر و حتي خاطره هاي مادر بر روي جنين اثر گذار است، ايشان ارادت ويژه اي به مادر خود داشتند و در ايشان چيزي ديدند كه قبر مادر خود را مي بوسيدند.
حجت الاسلام يزدان پناه تاكيد كرد: سنتي پويا در فضاي ديني حوزوي داريم كه شناخته شده نيست؛ اما همواره اين محصولات را پي در پي ميبينيم که در آن علم به معناي جدي برايشان مطرح است و با علم زيست حقيقي مي كنند؛ نه اينكه فقط به عنوان مدرك و منبع درآمدي براي آنها باشد.
وي تصريح كرد: هر چه موضوعات عميق تر شود، زيست با آنها هم خيلي عميق تر مي شود، زيست جدي با علم مي كنند، علمي كه ريشه در حقيقت دارد، حقيقت اصلي عالم هم خداوند است، اگر انسان با حوزه آشنا باشد مي داند بحث ها چطور مي گذرد و چطور رشد مي كند، چطور استاد به شاگرد ميدان مي دهد و ... در كنارش درس مي خوانند تا انسان شوند تا حقيقت كمالي در آنها ايجاد شود، لذا يك مقوله رشد علمي نيست، علم همراه با تهذيب مي شود، اين سنت حوزوي است.
حجت الاسلام یزدان پناه ادامه داد: علامه حسن زاده با اينكه به مراتب بسيار بالايي دست پيدا كرده و حتي از بسياري از اساتيد خود بالاتر رفته بودند اما هيچ وقت نديدم نسبت به اساتيد خود خضوع را كنار بگذارند و علاوه بر احترام، قدردان آنها بودند كه اين يكي از عوامل تكون شخصيت ایشان بود.
وی تاکید کرد: عامل بعدی شیوه کاری ایشان در تحقیقات علمی بود که وقتی به نتیجه می رسید، به سرعت آن را به عمل تبدیل می کرد، یعنی حقیقت را در دل علم جویا میشد، بعضی در فضای عرفانی و معنوی میگویند علم حجاب است باید کنار بگذاریم تا به حقیقت برسیم اما ایشان معتقد بودند، من هرچه دارم از علم است، توحید را وقتی یافتم و آن حقیقت را در فضای فلسفی و عرفانی حل کردم، بعد به عمل تبدیل شد، منتها نباید در یک مرحله ماند باید گام بعدی را برداشت، از دیدگاه ایشان علم بصیرت میآورد و کمک میکند که نقشهی راه را پیدا کرد.
وی ادامه داد: استاد اتحاد عمل و عامل و اتحاد عاقل و معقول را توضیح میدادند و میگوفتند ما با نفس علم، خود را ارتقا میدهیم و او جزء جان ما میشود و با نفس عمل، روح عمل درما مینشیند و میشود ملکه جان ما، من هر حرفی میزنم در من اثر میگذارد هر نگاهی که میکنم در جانم اثر میگذارد هر نیتی دارم در من اثر میگذارد.
حجت الاسلام یزدان پناه اظهار کرد: ایشان درمورد مقام فوق تجرد و نفس شناسی می گویند به هر جا رسیدی از نظر معرفتی عرفانی قانع نشو انسان توقف ندارد ما سر سفره عمل هستیم؛ نکند به یک معنویتی برسیم و یا کار علمی کردیم، بگوییم بس است؛ بوعلیسینا می گوید هرکس از علم مانع شود از فطرت انسانی بهدور است چون فطرت انسان جستجوگر است؛ ایشان به شاگردان سلوکی خود میگفت باید حرف شنید و با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود.
وی بیان کرد: علم ایشان همهجانبه بود، طب میدانست، ریاضی میدانست، هیئت و نجوم فلسفه و عرفان فقه و اصول حدیث و تفسیر میدانست و این به ایشان دید عالمانه و همهجانبه میداد.
وی افزود: بعضی از کسانی که اهل این معانی هستند و قیاس کردهاند گفتهاند ایشان جزء قلههای کار روحی معنوی و علمی هستند تشنگی به علم و دقت بالا داشتند هیچگاه در یک علم در یکجا نمیایستادند؛ میفرمودند هزار کتاب هیئت خواندم و از سی سال پیش که تدریس میکردم یکبهیک نکات را نوشتم و بعد از جمعبندی به این نتیجه رسیدم؛ قدرت جمعبندی و تحلیل بالایی داشتند و مطلب را بعد از مطالعه، به یک زبان ساده بیان میکردند و خلاصه اینکه ایشان همه را برای خدا خواند، همه را برای خدا نوشت و همه را برای خدا درس داد.

