زن از عنصری تمدنی در نگاه دینی تا ابزاری تمدنی در نگاه فمینیستی
چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳در ۱۷ اکتبر سال ۱۹۹۹ میلادی، از سوی مجمع عمومی سازمان ملل ۲۵ نوامبر بعنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان تصویب شد تا از این طریق بتوانند عزم جهانی برای مبارزه با خشونت علیه این عنصر نقش آفرین در زیست اجتماعی را ایجاد کنند و به همین علت شاهد آن هستیم که هر ساله به بهانه فرا رسیدن ۲۵ نوامبر اقدامات از سوی مدعیان حقوق زنان در عرصه جهانی شکل میگیرد. زمزمت خشونت در قالبهای مختلفش و بر ضد هر فرد و قومی و جنسیتی امری فطری و نیکو به حساب میآید که در آموزههای دینی و اخلاقی ما هم به شدت بر نفی آن در انواع قالبهای فردی و اجتماعی تا فیزیکی و معنوی به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است، اما صحبت و سخن در صداقت ادعای مدعیان حقوق زن در عصر مدرن و الگوی زیستی مبتنی بر انسان محوری افراطی است. برای اینکه بتوان ترسیمی بهتر از موضوع بحث داشت، باید اینگونه مثال زد «آیا کسی که خودش را از ارتفاع پرت میکند، میتواند انتظار عدم آسیبپذیری داشته باشد؟»
حال باید پرسید: آیا مدل زیستی که هویت زن را از عنصر تمدنی به ابزار تمدنی در قالب تفکرات برابری جنسی تغییر داده است، میتواند مدعی مصونیت از حقوق زنان و کنترل خشونت بر علیه زنان باشند؟ آنچه را که تاریخ در پاسخ از این سؤال میتواند گواهی دهد و مصاحبه برخی از چهرههای هنری و حتی رهبران جریانهای اولیه نهضت فمنیست مؤید آن قرار بگیرد آن است که نه تنها نتوانسته کرامتی را برای زنان به ارمغان بیاورد بلکه عزت ذاتیه این عنصر ارزشمند زیست انسانی را به قهقرای تمدنی سوق دهد و خود به بزرگترین متهم در زمینهسازی خشونت علیه زنان تبدیل شده است. خشونتی که با تغییر و توسعه شکلی و مکانی با نگاه ابزاری نه تنها در تمدن انسان محورانه محدود نشده بلکه هر روز شاهد شکلگیری جنبهها و محیطهای وقوعی آن هستیم. زیرا در این بستر، زنان پس از یک دوره بیهویتی اجتماعی حتا در حد یک شهروند و موجود زنده در تمدن غرب حتا در دوران ادعای مردمسالاری، صرفاً به مؤلفهای مهم جهت نقشآفرینی در تقویت اقتصاد از حیث تأمین نیروی کار ارزان و در عینحال تحریککننده افکار عمومی برای بسط فرهنگ مصرفگرایی تغییر موضع دادهاند.
لذا زمانی که زن بهعنوان یک گوهر هستیبخش و اساس مهمترین عنصر تحکیم نظام اجتماعی یعنی خانواده در نظام تربیتی ادیان الهی و تمدنهای متخذ از آن به یک کالای لوکس و ویترینی در سایه بسط تفکرات فمینیستی تبدیل شده، شاهد اعمال خشونت در اوج ادعای تمدنی هستیم هرچند با شکلی زیبا و عناوینی فریبنده در جریانهای فکری_اجتماعی مدرن و این ادعای گزاف نخواهد بود که تبدیل الگوی زیستی زن از حضرت مریم سلاماللهعلیها و حضرت فاطمه اطهر سلاماللهعلیها مبتنی بر فطرت پاک انسانی به الگوهای ویترینی در شوهای هالیوودی و بالیوودی مبتنی بر غریزه، اولین خط انحراف در بسط و تشدید خشونت علیه زنان بوده است.
البته هرچند که نمیتوان در طول تاریخ به بیتوجهی و عدم ارزش نهادن به این عنصر مهم تمدنی در زیست اجتماعی را انکار نمود ولی باید دقت کرد که این ظلم همواره در سایه حاکمیت طاغوتهای زمان در اشکال سنتی و مدرن از طریق استضعاف فکری جامعه برای استثمار اقتصادی رخ داده است و اگر قرار است نگاهی نو در جهان مدرن برای جایگاه حقیقی زن بهعنوان عنصر هدایت و هویتبخش زیست اجتماعی شکل بگیرد تا از این طریق برای تقویت ماهیت انسانی که منجر به مختوم شدن همه ظلمها و رفتارهای خشن بر ضد همه طبقات افراد و از جمله زنان، گام برداشته شود، چارهای جز بسط فرهنگ دینی و فاطمی نیست و تقارن این روز با ایام فاطمیه بهعنوان مظلومترین زن در تمدن زیستی انسان است، میتواند فرصتی خوب برای ترویج مقام زن و پیشگیری از خشونت بر ضد این جزء مهم و اثربخش اجتماعی در نظام اجتماعی از خشونت فیزیکی تا فکری و اجتماعی در به استضعاف کشاندن این جزء ارزشمند در مسیر مطامع استکبران تاریخ باشد تا از این طریق بتوانیم زمینههای بسط خشونت سازمانیافته بر علیه زنان را بگیریم.