انتخابات و تثبیت نظام در عرصه بین الملل

حجت الاسلام محمدجواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، در یادداشتی با عنوان « انتخابات و تثبیت نظام در عرصه بین الملل » آورده است: از واقعیات برگرفته از تاریخچه تحولات نظام بین‌المللی در جهان سیاست، وجود رابطه معنادار میان قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی یک کشور در مبادلات مالی و تجاری است؛ بر این اساس جامعه‌ای توانسته از ثبات و رشد اقتصادی برخوردار شود که قبل‌از رشد اقتصادی به يك ثبات و قدرت سیاسی در عرصه ملی و بین‌المللی رسیده باشد؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به تاریخچه تحولات آمریکا اشاره داشت که علی‌رغم رشد اقتصادی مبتنی بر تکنولوژی، نتوانستند تا قبل‌ از جنگ جهانی دوم به‌عنوان يك قدرت سیاسی در نظام بین‌المللی، به يك قدرت اقتصادی توسعه‌یافته و محوری تبدیل شوند، چنانچه همین نگاه در تاریخچه‌ی دیگر قدرت‌ها نیز مشهود است.
حال فرقی نمی‌کند که این قدرت سیاسی در عرصه بین المللی متاثر از بلوک بندی قدرت در ساختار سازمان ملل در کنترل نظام بین المللی همچون چین و آلمان بوده باشد یا متاثر از وابستگی سیاسی-نظامی همچون کره و ژاپن و یا اینکه این قدرت سیاسی متاثر از استیلا طلبی در ساختار قدرت سیاسی آمریکا و انگلیس بوده باشد.
بر این اساس باید گفت که اگر دلداده و دغدغه مند به تمدن کهن ایرانی-اسلامی و در اندیشه خود به دنبال رشد اقتصادی و تحولات زیست مادی جامعه و شهروندان ایرانی هستیم، باید در مسیر کسب قدرت سیاسی در محیط داخلی و بین المللی حرکت کنیم و از آنجایی که قدرت پذیری بین المللی متاثر از تاب آوری اجتماعی در برابر تصمیم سازی نظام است، هرچقدر نظام سیاسی در عرصه داخلی از حمایت اجتماعی برخوردار باشد، به یقین می‌توان گفت که در مسیر کسب قدرت سیاسی و تثبیت آن در نظام بین المللی، آسان‌تر حرکت خواهد نمود.
به عبارت دیگر هرگاه یک نظام سیاسی و از جمله ایران اسلامی از پايگاه اجتماعي بيشتر و بهتري بهره‌مند باشد، به‌يقين نقش آفريني بيشتري را در عرصه بين المللي مي‌تواند ايفا كند، و با اين نقش آفريني به يقين قدرت سياسي نظام در عرصه بين المللي شكل تثبيت شده‌تري به خود مي‌گيرد و به دنبال خود نتيجه‌ي مستقيم و معناداری را در تبادلات بين المللي در عرصه اقتصاد برای کشور به ارمغان خواهد آورد و در مقابل مشاركت ضعيف و تاثیر آن در بروز نصاب پایگاه اجتماعی نظام، تاثير به‌سزايي در قدرت سياسي ايران در عرصه بين المللي و رقابت‌هاي بين المللي خواهد گذاشت؛ چنانچه اين واقعيت را بارها در خلال فتنه‌هاي 78-88 و حتي زن زندگي آزادي، شاهد بوده‌ايم، كه با هر فتنه‌اي كه توهم تضعيف پايگاه اجتماعي نظام از سوي معاندان در اذهان منجمد و يخ زده دشمنان اين سرزمين تمدني خطور می کرد، شاهد دسیسه و اقدام دشمنان به سوي ازدياد تحريمي در حوزه افكار عمومي و مردم بوده‌ایم تا بتوانند از اين طريق فشار حداكثري به‌عموم جامعه، پايگاه اجتماعي نظام كه نقشي موثر درقدرت سياسي نظام در جامعه ملل دارد، تضعيف كنند.
در جمع بندي پاياني بايد تاكيد کرد كه میان تلاش برای حضور حداكثري مردم در انتخابات و تقويت پايگاه اجتماعي نظام رابطه بسیار دقیق و معناداری وجود دارد که می تواند از طریق تاثیر مستقیم در تثبیت یا تضعیف قدرت سیاسی نظام در منظر تحلیل گران و کنشگران قدرت نظام بین المللی موجب شادی دوستان انقلاب در عرصه بین المللی بخصوص جریان مقاومت و در عین حال می‌تواند موجب امید دشمنان این کهن سرزمین در صورت کمبود مشارکت شود.
به اميد انتخاباتي پرشور در پاي صندوق‌هاي راي، كه هر برگه مي‌تواند همچون قطره قطره خون شهيدان در تقويت و تثبيت قدرت نظام مقدس ج.ا.ا نقش آفريني كند.